این دستهبندی شامل ادراکات و پیشبینیهایی در رابطه با هوش مصنوعی و نقش آن در روابط عمومی میباشد. بعضی از آنها حمایت کننده و بعضی دیگر محتاطانه هستند.
۱- روابطعمومی متکی به ایجاد روابط بین برندها و سهام داران از طریق “ارتباط مناسب” است، چیزی که هوش مصنوعی هنگام تحویل پیغام فاقد آن میباشد.
۲- اگر روابطعمومی زمینهای است که به دنبال شهرت میشود (CIPR) و شهرت مرتبط با اعتماد است (دلفین، ۲۰۰۴)، میتوان گفت که “انسان با انسان اعتمادسازی میکند نه با رباتها” (ریستیک، ۲۰۱۷).
۳- الگوریتمهای یادگیری تحت نظارت به همراه دادههای یادگیری یکپارچه ممکن است قادر به ادارهی ارتقا رسانههای اجتماعی باشند، در نتیجه امکان اندازه گیری میزان مشارکت رسانههای اجتماعی بوجود میآید (لینچ، ۲۰۱۸)
۴- همچنین لینچ (۲۰۱۸) پیشنهاد میدهد که هوش مصنوعی ممکن است قادر به جست و جو برای سرنخهایی در ارتباط با ” احساساتی که از طریق پوشش رسانهای بوجود میآید، بهدست دهد که میتواند هشداری در رابطه با داستانهای منفی به خبرگان روابط عمومی برای پاسخ سریعتر بفرستد” باشد.
۵- والین (۲۰۱۸) اشاره میکند در حالی که هوش مصنوعی کمترین تأثیر را روی تفکر نقادانه انسان خواهد داشت، دیگر مهارتها از قبیل تحقیقات پایهای، توسعه محتوا، ارزیابی برنامهها، ردیابی مسائل و دیگر فرآیندهای کاری، از قبل تا حدی شامل هوش مصنوعی میباشند.
در بین عامه مردم باور بر این است که هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین خلاقیت انسان شود. ریستیک (۲۰۱۷) میگوید: روابط عمومی احتیاج به خلاقیت دارد، نوعی از تفکر که ماشین هنوز قادر به جایگزین شدن برای آن نیست – از قبیل تشخیص تن صدا یا پیغام ارتباط نوشتاری یا انجام یک بدلکاری خلاقانه، یک ربات قادر به فهم هوش عاطفی که اساس روابط عمومی است، نمیباشد.
اگرچه، آموس (۲۰۱۶) این ایده را که “خلاقیت ویژگی منحصر به فرد انسان است که توسط هوش مصنوعی قابل تقلید یا تحلیل نیست” به چالش میکشد. وی بیان میدارد این ایده درست نیست. خلاقیت محاسباتی یکی از زمینههای پر تکاپو در تحقیق بر روی هوش مصنوعی میباشد و تا کنون الگوریتمهایی ایجاد شدهاند که بتوانند به طور مستقل آهنگ بسازند، شعر بگویند و دستورهای جدید آشپزی تولید کنند. قطعاً استفاده روزافزون از الگوریتمها – معادلات و دستورهای ریاضیاتی که رفتار و عملکرد دادهها را اداره میکنند – منجر شده تا کالیستر (۲۰۱۵) روابط عمومی کنونی را “روابطعمومی الگوریتمی” بنامد.
وی میگوید که فرآیندهای محاسباتی نقش محوری را در این زمینه دارند از جمله تعیین، تحلیل و انتشار ارتباطات استراتژیک. هرچند که روابط عمومی الگوریتمی، خالی از مخاطرات نیست. کالیستر به جانبداری در استفاده از الگوریتمها برای مرتب کردن و رده بندی دادهها که به عنوان شاخصی برای عوامل مختلف مربوط به روابط عمومی استفاده میشوند، اشاره میکند: وضعیت اعتبار (عملکرد مالی) یک سازمان مستقیماً تحت تأثیر سیستمهای طبقه بندی الگوریتمی از قبیل آنهایی که در سایتهای پربازدیدی چون آمازون، تریپ ادوایزر و یلپ استفاده میشوند، قرار دارد.
۶- همچنین هوش مصنوعی میتواند به کارورزان در مواجهه با احساسات افراد در حین اجرای برنامه کمک کند. مکستی (۲۰۱۸) با ارجاع به هوش عاطفی میگوید افزایش توانایی فناوریهای رسانه در تفسیر احساسات، عواطف، خلقوخو و نیت افراد منجر به وجود آمدن “هوش مصنوعی عاطفی” شده، که نوعی از هم ذات پنداری تکنولوژیکی است. این نوع از هوش مصنوعی در بسیاری از موارد از جمله بهبود خدمات و سلامتی، توسعه اشکال جدید سرگرمی و مدیریت محل کار مناسب است. تمام این عملکردها به گرفتن احساسات بستگی دارد، اگرچه مکستی اشاره میکند که گرفتن ممکن است به معنای تصاحب از طریق اجبار باشد که هم محققان هوش مصنوعی و هم استفاده کنندگان از تکنولوژی باید با این مقوله روبرو شوند.
۷- هوش مصنوعی میتواند طرحهای متفاوتی از حجم عظیمی از دادههای گوناگون را پردازش کند که منجر به کمک به سازمانها در مواجهه با ریسکهای احتمالی و مشکلات به وجود آمده که ممکن است بر روی شهرتشان تأثیر بگذارد، شود. در برسی تکنولوژی جدید آی بیام با نام پروژه گفتوگو که ماشینها را قادر به بحث با انسان میکند (کلچر، ۲۰۱۸)، میتوان این پیشنهاد را که هوش مصنوعی توانایی پشتیبانی از مدیران روابط عمومی را در ایفای نقششان به عنوان مشاور سازمان را دارد، پذیرفت. به عنوان مثال هوش مصنوعی میتواند نقش یک حریف تمرینی یا وکیل مدافع شیطان را بازی کند و میتواند به مدیر در آماده شدنش برای انواع بحثها و گفتوگوها که با مقامات بالاتر سازمان را خواهد داشت کمک کند. حضور هوش مصنوعی در مباحثات میتواند به کارورزان روابط عمومی در دیگر زمینهها از قبیل آمادگی برای کنفرانس مطبوعاتی و طراحی برای برگزاری کمپینهایی با ایدههای نو میان کارورزان یاری رساند.
۸- احتمالاً هوش مصنوعی در آموزش روابط عمومی نقش داشته باشد. همچنان که مفسران آموزشی از قبیل متیو (۲۰۱۸) اشاره میکنند که تا کنون از هوش مصنوعی به صورت مؤثری برای کمک به معلمان در انجام وظایفشان از قبیل پاسخ به سوالات پایهای در طول یک جلسه، برسی یادگیری افراد، ارزیابی و حتی تعیین تکالیف کمک کرده است. علاوه بر این اگرچه هوش مصنوعی فعلاً قادر به “آموزش نکات ظریف شیکسپیر” و به همین ترتیب آموزش نکات ظریف روابط عمومی نیست (متیو، ۲۰۱۸)، اما استفاده از آن در آموزش فرآیند آموزش پایهای میتواند به معلمان در تمرکز روی ” مهارتهای نرم” (از قبیل هوش اجتماعی، انعطاف پذیری و مهارتهای مذاکره) کمک کند. این قبیل مهارتهای نرم به عنوان ضرورت برای داشتن یک حرفه کاری موفق در روابط عمومی محسوب میشوند (کین، ۲۰۱۷).
۹- از هوش مصنوعی برای حل مشکلات زیست محیطی استفاده میشود، از این تکنولوژیها میتوان برای حل مشکلات و بحرانهای سازمانها به صورت مؤثری نیز استفاده کرد. همانطور که هریس (۲۰۱۸) گزارش میدهد، هوش مصنوعی در هواپیماهای بدون سر نشین برای پیدا کردن مناطق آلوده به پلاستیک در اقیانوسها استفاده میشود. به همین ترتیب هوش مصنوعی بین جانوران آبزی (از قبیل ستاره دریایی) و پلاستیک تفاوت قائل میشود، همچنین میتوان از آن برای تعیین علل مسائل و بحرانهایی که سازمانها با آنها مواجه هستند استفاده کرد.
۱۰- علاوه بر نقشهای خاص هوش مصنوعی، نقش کلیتری را در بهبود بخش روابط عمومی از طریق بهبود سود و زیان سازمان بازی میکند. برای مثال انتظار میرود که هوش مصنوعی با کاهش ناکارآمدیها در بخش بهداشت و درمان مفید واقع شود و اکوسیستم سلامت و بهتری را تضمین کند. سالانه بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از مخارج بهداشت و درمان صرف ناکارآمدیهای قابل پیشگیری سیستم میشود؛ از قبیل ارائه مراقبت نامناسب و درمان بیش از حد (برنارت، ۲۰۱۸). به همین ترتیب هوش مصنوعی میتواند به روابط عمومی با تشخیص نقاط ناکارآمد و کمینه کردن اتلاف از هر نوعی، کمک کند.
مدیران آموزش دهنده...
ما را در سایت مدیران آموزش دهنده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : modiranyar بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 29 فروردين 1403 ساعت: 17:48